= برغست۱
فرهنگ فارسی عمید
۱. جوابدهنده؛ پاسخدهنده. ۲. آنکه حاجت را برآورده میکند؛ اجابتکننده. ۳. از نامهای خداوند.
۱. بزرگوار؛ گرامی؛ شریف؛ بلندپایه. ۲. (اسم، صفت) از نامهای خداوند.
لمس کردن.
پناهدهنده؛ فریادرس.
۱. طرفداری. ۲. طرفداری کردن از کسی خلاف عدل و انصاف. ۳. ملاحظه. ۴. ترس.
= محبس
برابر؛ مقابل.
= مَحرم
= محراب
حسابکننده؛ حسابدار.
۱. حساب کردن. ۲. با کسی حساب کردن؛ به حساب و کتاب کسی رسیدن. ۳. [مجاز] رسیدگی و بررسی امری.