زیب؛ زینت؛ آرایش.
فرهنگ فارسی عمید
نوعی پارچۀ پشمی ضخیم و پرزدار.
۱. گیاهی شیردار با ساقۀ بلند، برگهایی شبیه برگ بادام، و گلهای زرد؛ حبالملوک؛ شباب. ۲. میوۀ این گیاه که در غلافی مخروطیشکل قرار دارد و در میان آن سه دانه با پ ...
۱. (زمینشناسی) هریک از برآمدگیهای تپهمانندِ دشت یا دامنۀ کوه. ۲. (موسیقی) از دستگاههای هفتگانۀ موسیقی ایرانی. ۳. (زیستشناسی) = گُل * گل ماهور ۴. (موسیقی) ...
جانوری آبزی، مهرهدار، خونسرد، و دارای آبشش و باله که بعضی از انواع آن بدنی پوشیده از فلس دارند. * ماهی خاویار: (زیستشناسی) هریک از ماهیهای خوراکی غضروفی، شامل اوزنب ...
= ماهیت
= ماهانه
حقیقت؛ طبیعت؛ نهاد؛ سرشت.
پشت سر؛ آنچه در پشت چیزی قرار دارد.
مکرکننده؛ فریبدهنده؛ فریبنده.
خوردنی؛ خوراکی.
۱. جایی در چرخ خیاطی که ماسوره در آن قرار میگیرد. ۲. وسیلهای که نخ را دور آن پیچیده و از لای تارها عبور میدهند.