از مواد سوختنی که پس از اتر، بنزین، و نفت چراغ از نفت خام بهدست میآید. ارزانترین ماده سوختنی برای کورهها و موتورهای دیزلی است؛ نفت سیاه.
فرهنگ فارسی عمید
۱. آنچه گذشته و پیشی گرفته باشد. ۲. پیشینه.
فراودۀ لبنی که از مایه زدن شیر گرم و بستن آن در اثر گرم ماندن تولید میشود.
خوراکی که از ماست و دوغ تهیه میشود.
آنچه سوای ذات باریتعالی باشد؛ جز خدا.
۱. سفت شدن؛ منجمد شدن. ۲. بستن و سفت شدن روغن در روی چیزی.
آش ماش.
مصداق.
کس یا چیز دیگر.
بهرنگ ماغ؛ تیره؛ سیاهرنگ: تا برآید لختلخت از کوه میغ ماغگون / آسمان آبگون از رنگ او گردد خلنگ (منوچهری: ۶۳).
آنچه در ذهن و ضمیر است؛ فکر.
پیش؛ گذشته.