قوانین و شرایطی برای تشکیل شرکت یا حزب.
فرهنگ فارسی عمید
= اسطوره
افسانههای پیشینیان.
= اسلوب
= اسم
= سِوار
۱. برانگیزانندۀ اسب؛ آنکه اسب را به حرکت وا میدارد. ۲. (اسم) وسیلهای فلزی که هنگام سواری بر پاشنۀ چکمه میبندند و به پهلوی اسب میزنند تا تندتر حرکت کند؛ مهمیز ...
باریدن باران.
قبل از پیشین؛ سابقتر: رئیس سابق و رئیس اسبق شرکت.
سرین؛ کفل.
= اَوِستا: شهنشاه ایران سر و تن بشست / به جایی خرامید با زند و اُست (فردوسی: ۴/۲۷۷).
= ورزشگاه