جلد کردن کتاب.
فرهنگ فارسی عمید
۱. آنچه برای افزودن بر شکوه یا زیبایی به کار میرود. ۲. خودآرایی.
زیبا ساختن؛ زینت دادن؛ نیکو کردن.
۱. دور کردن. ۲. دور داشتن کسی را از چیزی؛ پرهیز دادن.
آماده گشتن؛ آماده شدن برای سفر یا برای کاری؛ مهیا شدن.
جوف و درون چیزی.
پردۀ بزرگ و ضخیم که در وسط حیاط یا اتاق برپا کنند تا قسمتی از آن از قسمت دیگر جدا شود.
با هم سوگند خوردن و عهدوپیمان بستن.
زیر؛ پایین.
= زیردریایی
۱. زیر حمایت؛ در پناه؛ در پناه و حمایت دیگران. ۲. (سیاسی) ویژگی مملکتی که در پناه و حمایت و تحت نظر دولت دیگر باشد و استقلال کامل نداشته باشد و فقط در امور داخلی خود استقلال داشته باشد.
۱. زیر سلاح؛ زیر پرچم. ۲. سربازی که مشغول به خدمت باشد.