۱. پرندهای که در آسمان اوج گیرد، مانند باز، عقاب، و مانندِ آن. ۲. [مجاز] ویژگی کسی که آرزوی ترقی و عظمت دارد و بیش از مقام و مرتبهاش خودنمایی و خودستایی میکند؛ بلندگرای.
فرهنگ فارسی عمید
۱. پیرامون در؛ چهارچوب در خانه: در او افراشته درهای سیمین / جواهرها نشانده در بلندین (شاکر بخارایی: شاعران بیدیوان: ۴۸). ۲. چوب بالای در. ۳. سردر خانه.
= بوالهوس
= تکوک
۱. مانند بلور. ۲. تهیهشده از بلور: ظرف بلوری. ۳. [مجاز] درخشان: ساق بلوری.
نوعی پوشش جلوبستۀ پارچهای یا بافتنی که بالاتنه را میپوشاند.
۱. [مجاز] ادعای دروغین کسی برای ترساندن یا تحت تٲثیر قرار دادن دیگران. ۲. نوعی بازی ورق که بازندۀ آن کسی است که بیشترین برگه را داشته باشد.
شمشیر چوبی.
۱. مربوط به بلوچ: لباس بلوچی. ۲. از مردم بلوچ. ۳. (اسم) زبانی از شاخۀ زبانهای هندوایرانی که در بلوچستان رایج است.
= سیاکوتی
چشم درشت و برآمده.