بهشت؛ جنت: ز آنکه گشتای خوبکاران راست / جمله عقبی حلالخواران راست (سنائی: لغتنامه: گشتا).
فرهنگ فارسی عمید
سرگشته؛ سرگردان.
۱. جفتگیری. ۲. جفت شدن حیوان نر و ماده. ۳. گرد درخت خرمای نر را به درخت خرمای ماده زدن برای بارور شدن آن.
۱. گفتن. ۲. (اسم) گفتار؛ کلام. * گفتوشنفت: (اسم مصدر) = * گفتوشنید * گفتوشنو: (اسم مصدر) = * گفتوشنید * گفتوشنود: (اسم مصدر) = * گفتوشنید * ...
۱. سخن گفتن. ۲. (اسم) سخن.
طرز قرار گرفتن گلها بر روی ساقه یا شاخهها.
۱. [مجاز] باغبان. ۲. گلپیرا. ۳. نوعی پارچۀ گلدار.
معجونی از گلبرگهای گلسرخ و شکر یا قند که در قدیم به عنوان مسهل به کار میرفت؛ گلقند: صدهزاران جان تلخیکش نگر / همچو گل آغشته اندر گلشکر ...
۱. گلهای برجسته که با رشتههای نقره یا طلا در روی پارچه میدوزند. ۲. نخهای زرین یا سیمین که در گلابتوندوزی به کار میرود.
دوختن نقشونگار و گلهای برجسته بر روی پارچه با رشتههای باریک زرّین و سیمین.
= کُلاله
نوعی نان روغنی.