شعبهای از علم دینامیک که دربارۀ حرکت هوا و گازها و نیروهایی که از این حرکت تولید میشود و بهخصوص در ساختمان هواپیماهای بسیارتندرو و موشکها کاربرد دارد.
فرهنگ فارسی عمید
۱. حوض بزرگ روپوشیده در زیرزمین که سقف آن را با آجر میسازند. ۲. جای ذخیره کردن آب.
تیرهای از پستانداران دریایی، مانند بالِن، دلفین، و کاشالوت.
۱. شناگری. ۲. پاشیدن آب به یکدیگر برای تفریح.
۱. شستوشوی بدن در آب سرد. ۲. غوطه خوردن در آب.
هر ظرفی که با آن آب یا شراب میخوردند.
علم استفاده از آب مخصوصاً آبهای معدنی برای معالجۀ بعضی از بیماریها؛ هیدروتراپی.
۱. آبی که با آن دستوروی خود را بشویند: هم خلال از طوبی و هم آبدست از سلسبیل / بلکه دستآب همه تسکین رضوان آمده (خاقانی: ۳۶۹). ۲. وضو. ۳. شستوشو پس از قضای حاجت؛ طهارت. ...
"
۱. (پزشکی) علتی در چشم که پیوسته اشک از آن میریزد. ۲. [قدیمی] آبریز؛ آبریزش.
آلتی برای اندازهگیری وزن مخصوص مایعات؛ هیدرومتر.
= حباب