(زیست شناسی) کمک آنزیم، کوآنزیم، کمک زیما [علوم دامی] کوآنزیم ؛ ماده ای(معمولاً یک ویتامبن یا یک عنصر) که با یک آنزیم وظیفه معینی را در بدن بر عهده داشته باشد. [شیمی] کمک آنزیم، کوآنزیم، کمک ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] آنزیم پروتئین شکن
زیمایه [شیمی] گروهی از پروتئینهای کاتالیزی (catalytic proteins) که یاختههای زنده آنها را تولید میکنند و حد واسط فرایندهای شیمیایی حیات هستند|||متـ . آنزیم ...
واژههای مصوب فرهنگستان
دیاستاز، واسطه پدیدههای حیاتی، انزیم سایر معانی: آنزیم، زیما، زیمایه، مواد الی پیچیده ای که درموجود زنده باعک تبدیل موادالی مرکب به مواد ساده تر وقابل جذب می گردد [علوم دامی] یک کاتالیزور آل ...
[پلیمر] زیست پرداخت آنزیمی
زیحسگر زیمایهای [زیستشناسی - پروتگانشناسی] زیحسگری که با زیمایهها همپارچه میشود و پاسخ زیستی را به نشانک الکترونیکی رقمی تبد ...
بازدارندگی زیمایه [علوم دارویی] جلوگیری از فعالیت زیمای |||متـ . بازدارندگی آنزیم
انزیم خارج سلولی [خاک شناسی] آنزیم برون سلولی
[خاک شناسی] آنزیم برون سلولی
[صنایع غذایی] لیزوزیمها : لیزوزیمها عبارتند از بتا -گلوکز امینیداز یا مورامیداز هایی که پلی ساکاریدهای دیواره یاخته بسیاری از باکتریها را هیدرولیز میکنند در نتیجه باعث مرگ آنها میشوند. در حی ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.