معنی

به نتیجه رسیدن، تمام کردن
سایر معانی: خاتمه دادن، (عامیانه)، پایان دهنده، پایانی، خلاصه ی آخر برنامه، گزارش پایانی، نتیجه، خاتمه یافتن، تمام شدن

دیکشنری

بسته شدن
فعل
wrap up, aim, fetch upبه نتیجه رسیدن
finish, wrap up, fulfill, attain, end, exhaustتمام کردن

ترجمه آنلاین

پیچیده کردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.