workhorse
معنی
اسب بارکش، یابو، ادم زحمتکش
سایر معانی: اسب کار (برای شخم زنی و باربری و غیره نه سواری)، کارگر پرکار، کارگر زحمت کش
سایر معانی: اسب کار (برای شخم زنی و باربری و غیره نه سواری)، کارگر پرکار، کارگر زحمت کش
دیکشنری
اسب شاخدار
اسم
workhorse, draft horse, sumpterاسب بارکش
workhorse, outrunner, packhorse, pony, draft horse, nagیابو
workhorseادم زحمتکش
ترجمه آنلاین
اسب کار