معنی

جادو، جادو گر، نابغه، طلسمگر
سایر معانی: (در رشته ی بخصوص) چیره دست، متبحر، خبره، استاد، جادویی، اسرارآمیز، (انگلیس ـ عامیانه) عالی، معرکه، مسحور کننده، (دراصل) حکیم، دانشمند، ساحر، افسونگر
[کامپیوتر] ساحر - برنامه ی خبره - 1- یک ویژگی مانند برنامه های راهنما یا help که عناوین مهم اطلاعات مفید دیگر را به صورت خودکار نمایش می دهد. مثلاً این برنامه ی راهنما کادر گفتگویی را همراهی می کند تا شما را در درک هدف تمام تنظیم های ممکن یاری کند. این برنام های راهنما برای نوآموزان بسیار مفیدند ؛ اما کاربران با تجربه می توانند آنها را غیرفعال کنند. 2-هر یک از برنامه های کمکی مختلفی که برای ایجاد یا توزیع نرم افزار پنجره ای به کار می رود. در اینجا واژه ی wizard معنای مشخصی ندارد.

دیکشنری

جادوگر
اسم
magic, spell, witchery, glamor, incantation, wizardجادو
genius, wizardنابغه
spellbinder, conjurer, conjuror, hex, magician, wizardجادو گر
wizardطلسمگر

ترجمه آنلاین

جادوگر

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.