wisecrack
/ˈwaɪzˌkræk/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

لغز، حرف کنایه دار یا شوخی امیز، حرف کنایهدار زدن
سایر معانی: تمسخر، جواب بی ادبانه، گستاخی(در کلام)، قلمبه گویی، حرف گوشه دار، کنایه، حاضر جوابی، پیش جوابی، متلک، شوخی کردن، لطیفه گویی کردن، (امریکا - خودمانی)، حرف مزاح آمیز، پاسخ تند و بی ادبانه دادن، قلمبه گویی کردن، کنایه ی تمسخرآمیز زدن، حاضرجوابی کردن

ترجمه آنلاین

عاقلانه

مترادف

antic ، caper ، clowning ، dig ، escapade ، farce ، frolic ، gag ، lark ، laugh ، mischief ، monkeyshine ، one liner ، parody ، prank ، put on ، quip ، remark ، retort ، rib ، shenanigan ، smart crack ، stunt ، trick ، witticism ، yarn ، zinger

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش