wiper
معنی
پاک کن، برف پاک کن، جاروب کن
سایر معانی: (شخص یا اسباب) پاک کن (مثلا برای پاک کردن تخته سیاه)، حوله، کهنه، (اتومبیل) برف پاک کن، (ماشین بافندگی) بادامک، (پاک کردن شیشه ی پنجره و غیره) شیشه پاک کن
[برق و الکترونیک] لغزنده اتصال لغزانی که روی اتصالهای ثابت در کلید انتخاب کننده یا رله پله ای، یا روی عنصر مقاومتی پتانسیومتر حرکت می کند.
[ریاضیات] برف پاک کن، جاروبک، بادامه
سایر معانی: (شخص یا اسباب) پاک کن (مثلا برای پاک کردن تخته سیاه)، حوله، کهنه، (اتومبیل) برف پاک کن، (ماشین بافندگی) بادامک، (پاک کردن شیشه ی پنجره و غیره) شیشه پاک کن
[برق و الکترونیک] لغزنده اتصال لغزانی که روی اتصالهای ثابت در کلید انتخاب کننده یا رله پله ای، یا روی عنصر مقاومتی پتانسیومتر حرکت می کند.
[ریاضیات] برف پاک کن، جاروبک، بادامه
دیکشنری
برف پاکن
اسم
wiper, windshield wiperبرف پاک کن
eraser, mop, wiper, brush, rubberپاک کن
wiperجاروب کن
ترجمه آنلاین
برف پاک کن