معنی

تسخیر، غلبه، برد، فتح و ظفر، برنده، دلکش
سایر معانی: مبلغ برده شده، فاتح، پیروزمند، جذاب، گیرا، فریبا، برندگی، فریبنده
[عمران و معماری] استخراج
[فوتبال] برنده
[زمین شناسی] استخراج معدن، حفاری، بارگیری و برداشت زغال یا کانه از زمین
[معدن] استخراج (معادن زیرزمینی)

دیکشنری

برنده شدن
اسم
range, win, winning, reachبرد
dominance, domination, conquest, predominance, victory, winningغلبه
capture, conquest, winningتسخیر
victory, triumph, winningفتح و ظفر
صفت
winning, cutting, incisive, trenchant, conductive, deferentبرنده
attractive, Orphic, winningدلکش

ترجمه آنلاین

برنده شدن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.