winder
معنی
پیچ، پیچنده، کوککننده، کلید کوک، نخ پیچ
سایر معانی: (شخص یا ماشین) بالاکش، بالابر، تاب دهنده، پیچان، (ابزار کوک کردنی) دسته ی کوک، ن پیچ
سایر معانی: (شخص یا ماشین) بالاکش، بالابر، تاب دهنده، پیچان، (ابزار کوک کردنی) دسته ی کوک، ن پیچ
دیکشنری
پیچ گوشتی
اسم
winderپیچنده
screw, bolt, twist, turn, twine, winderپیچ
winderکوککننده
winderکلید کوک
winderنخ پیچ
ترجمه آنلاین
بادگیر