whipstitch
/ˈhwɪpˌstɪtʃ/

معنی

مکث کوتاه، اهل بخیه، دارای مرز کردن، در مرز زمین شخم زدن
سایر معانی: حاشیه ی تسمه یا شلاق را کوک زدن، حاشیه دوزی کردن، خیاط، مکک کوتاه، یک دقیقه

ترجمه آنلاین

بخیه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.