whipping
معنی
ضربت اهسته و سبک با شلاق، شلاق زنی، نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
سایر معانی: چوب کاری، ن تابیده مخصوص تازیانه پیچی
[عمران و معماری] حرکت شلاقی
سایر معانی: چوب کاری، ن تابیده مخصوص تازیانه پیچی
[عمران و معماری] حرکت شلاقی
دیکشنری
شلاق زنی
اسم
flagellation, whipping, lashing, lickingشلاق زنی
flick, whippingضربت اهسته و سبک با شلاق
whippingنخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
ترجمه آنلاین
شلاق زدن