معنی

هوس، علاقه دمدمی، بوالهوسی، وسواس، تلون مزاج
سایر معانی: رجوع شود به: whim، خواب و خیال، وهم، whimsey بوالهوسی

دیکشنری

فریب خورده
اسم
lust, caprice, fad, whim, whimsy, fantasyهوس
whimsy, flightiness, inconstancy, whigmaleerie, whim, whimseyتلون مزاج
flightiness, whimsy, crotchet, humoresque, vagary, whimseyبوالهوسی
obsession, freak, scrupulosity, maggot, fantasy, whimsyوسواس
caprice, fad, freak, whim, whimsy, whim-whamعلاقه دمدمی

ترجمه آنلاین

هوی و هوس

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.