watchdog
/ˈwɑːt͡ʃˌdɔːɡ/

معنی

نگهدار، نگهبان، سگ نگهبان، سگ پاسبان، سگ چشم سفید
سایر معانی: شخص یا گروه مراقب، نگهبانی دادن، نگهبان بودن، سگ پاسبان، سگ خانگی

دیکشنری

نگهبان
اسم
watchdogسگ نگهبان
guard, guardian, watchman, sentinel, custodian, watchdogنگهبان
keeper, protector, backer, guard, patron, watchdogنگهدار
watchdogسگ پاسبان
watchdogسگ چشم سفید

ترجمه آنلاین

سگ نگهبان

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.