معنی

مخزن، انبار کالا، انبار گمرک، بارخانه
سایر معانی: اتاق یا محل نمایش کالاهای فروشی، نمایشگاه کالا، warehouse انبار کردن، مخزن، انبار گمرک، انبارکالا، بارخانه

دیکشنری

جنگ افزار
اسم
reservoir, tank, tank, repository, storage, wareroomمخزن
warehouse, wareroomانبار گمرک
warehouse, storage, entrepot, stockroom, storehouse, wareroomانبار کالا
warehouse, wareroomبارخانه

ترجمه آنلاین

انبار

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.