معنی

(به ویژه کلید یا سوراخ قفل) دندانه دار

دیکشنری

محاصره شده
فعل
patronize, conserve, keep, maintain, protect, upkeepنگه داری کردن
attend, note, advert, figure on, tent, wardتوجه کردن

ترجمه آنلاین

بخشدار

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.