volition
معنی
اراده، خواست، از روی اراده، مشیت
سایر معانی: اختیار، خواهندگی، از روی قصد و رضا
سایر معانی: اختیار، خواهندگی، از روی قصد و رضا
دیکشنری
ولایت
اسم
will, volition, animus, nisusاراده
want, demand, desire, request, will, volitionخواست
volitionاز روی اراده
will, volitionمشیت
ترجمه آنلاین
اراده
مترادف
accord ، choice ، choosing ، conation ، desire ، determination ، discretion ، election ، option ، preference ، purpose ، resolution ، selection ، will ، willingness ، wish