هواویز آتشفشانی [زمینشناسی] مخلوطی گازی که از اجزای آتشفشانی جامد یا مایع دانهریز معلق در هوا تشکیل شده است
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] هوامیز آتشفشانی - ذرات یا قطرات بسیار ریز (به قطر کمتر از یک میکرون) که عمدتا مرکب از اسید سولفوریک و آب است
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمان آتشفشانی [زمینشناسی] رشتهای از جزایر آتشفشانی که بر روی نقشه به شکل یک کمان ظاهر میشوند
خاکستر آتشفشانی [زمینشناسی] مادۀ ریزدانه و جامد خارجشده از آتشفشان
[عمران و معماری] خاکستر آتشفشان [زمین شناسی] جریان خاکستر آتشفشانی - رسوب آتشفشانی حاصل از قطعات سنگی که معمولا شیشه ای بوده و قطر ذرات آن کمتر از 4 میلیمتر است
[زمین شناسی] جریان خاکستر آتشفشانی - ترکیبی از خاکستر آتشفشانی و گازها است که در اثر نیروی ثقلی در جو زمین بسمت پایین حرکت می کنند. - رسوب آتشفشانی حاصل از قطعات سنگی که معمولا شیشه ای بوده ...
[زمین شناسی] بمب آتشفشانی - قطعه سنگ آذرآواری است که اثرات سردشدگی در هوا بر روی سطح قشر نانی یا خط جریان آن دیده می شود.
[زمین شناسی] برش ولکانیکی - سنگی که از قطعات زاویه دار و بزرگ سنگهای آتشفشانی (خاکستر، بلوک و بمب) تشکیل شده است.
زنجیرۀ آتشفشانی [زمینشناسی] مجموعهای از آتشفشانها که تشکیل یک زنجیره یا خط میدهند
[زمین شناسی] زنجیره آتشفشانی - آرایش خطی تعدادی آتشفشان را گویند که ظاهراً با یک رخداد زمین شناسی کنترل کننده مانند گسل، مرتبط اند.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.