vociferation
/vəˌsɪfəˈreɪʃn̩/

معنی

داد و بیداد، فریاد، جیغ، داد، نعره
سایر معانی: فریاد، داد، نعره، جیغ، دادوبیداد

دیکشنری

صدای بلند
اسم
cry, scream, shout, outcry, exclamation, vociferationفریاد
justice, shout, squeal, outcry, ruction, vociferationداد
yell, slogan, vociferationنعره
scream, squeal, shriek, screech, shout, vociferationجیغ
rampage, uproar, scrimmage, hubbub, squabble, vociferationداد و بیداد

ترجمه آنلاین

صدا زدن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.