معنی

خواجه، وزیر
سایر معانی: (از ریشه ی فارسی) وزیر (vizir هم می نویسند)، وزیر فارسی است

دیکشنری

وزیر
اسم
minister, vizier, queenوزیر
eunuch, wether, dignitary, vizier, boss, hostخواجه

ترجمه آنلاین

وزیر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.