vestigial
/vəˈstɪdʒiəl/

معنی

اثر، ذره ای، جای پا، بقایا، ردیا
سایر معانی: vestige نشان، ذره، خرده
[زمین شناسی] ابتدایی. کوچک. کم رشد. از کار افتاده

دیکشنری

تحریک کننده
صفت
atomic, vestigial, molecularذره ای
vestigialجای پا
vestigialاثر
vestigialردیا
vestigialبقایا

ترجمه آنلاین

باقی مانده

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.