versatile
معنی
زیرک، متحرک، روان، همه کاره، تطبیق پذیر، دارای استعداد و ذوق، متنوع و مختلط، چندسو گرد
سایر معانی: (دارای چند استعداد یا مهارت یا کاربرد) چندکاره، چندهنره، چندکاربردی، همه فن حریف، همه مرده حلاج، چندشقی، چندجنبشی، چندسویه، (نادر) متحرک، جنبا، بی ثبات، (نادر) بی وفا، سلیس، گردان
[عمران و معماری] انعطاف پذیر - خمش پذیر
[برق و الکترونیک] چند کاره، پر کاربرد، انعطاف پذیر
[ریاضیات] شکیل، تطبیق نمودن، همه کاره، تطبیق پذیر
سایر معانی: (دارای چند استعداد یا مهارت یا کاربرد) چندکاره، چندهنره، چندکاربردی، همه فن حریف، همه مرده حلاج، چندشقی، چندجنبشی، چندسویه، (نادر) متحرک، جنبا، بی ثبات، (نادر) بی وفا، سلیس، گردان
[عمران و معماری] انعطاف پذیر - خمش پذیر
[برق و الکترونیک] چند کاره، پر کاربرد، انعطاف پذیر
[ریاضیات] شکیل، تطبیق نمودن، همه کاره، تطبیق پذیر
دیکشنری
همه کاره
صفت
versatile, Jack of all tradesهمه کاره
versatileتطبیق پذیر
smooth, fluent, fluid, spirit, versatile, liquidروان
versatileدارای استعداد و ذوق
moving, mobile, movable, ambulatory, ambulant, versatileمتحرک
versatileمتنوع و مختلط
alert, shrewd, nimble, smart, clever, versatileزیرک
versatileچندسو گرد
ترجمه آنلاین
همه کاره
مترادف
able ، accomplished ، adaptable ، adroit ، all around ، all purpose ، ambidextrous ، conversant ، dexterous ، elastic ، facile ، functional ، gifted ، handy ، ingenuous ، many sided ، mobile ، multifaceted ، plastic ، pliable ، protean ، puttylike ، ready ، resourceful ، skilled ، skillful ، talented ، variable ، varied