verifiable
معنی
قابل بازبینی، قابل رسیدگی، تحقیق پذیر، قابل تصدیق و تایید
سایر معانی: اثبات کردنی، قابل اثبات، درست داشت پذیر، درست داشتنی، راست یافت پذیر، تصدیق کردنی
[ریاضیات] قابل تصدیق، قابل تحقیق
سایر معانی: اثبات کردنی، قابل اثبات، درست داشت پذیر، درست داشتنی، راست یافت پذیر، تصدیق کردنی
[ریاضیات] قابل تصدیق، قابل تحقیق
دیکشنری
قابل اثبات
صفت
verifiableقابل بازبینی
verifiableقابل رسیدگی
verifiableتحقیق پذیر
verifiableقابل تصدیق و تایید
ترجمه آنلاین
قابل تایید