معنی

صحت، صداقت، راستی، راستگویی
سایر معانی: درستی، (حرف) راست، نادروغ
[حقوق] صحت، راستگویی، دقت

دیکشنری

راستی
اسم
accuracy, correctness, authenticity, validity, veracity, precisionصحت
honesty, truth, loyalty, fidelity, veracity, truenessصداقت
veracityراستگویی
truth, integrity, verticality, sooth, fidelity, veracityراستی

ترجمه آنلاین

صحت

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.