معنی

بطن، معده
سایر معانی: (حقوق) زهدان، رحم، (مجازی) زن، (جانورشناسی) شکم، کاواکی، حفره، شکم، گودی
[زمین شناسی] کاواک، حفره - در دیرین شناسی - الف) بخش بیرونی و محدب صدف یک سفالوپود یا گاستروپود خمیده یا پیچیده یا دیواره محیطی یک پیچ سفالوپود که از بخشی از صدف را تشکیل می دهد که بطور شعاعی از پروتوکوزک در دورترین فاصله قرار دارد. طرف زیرین یک نوتیلوئید و صدفش که معمولاً توسط سینوس اصلی دهانه و عموماً توسط شیار صدفی، تمییز داده می شود. (1964). - ب) قسمت میانی صدف یک براکیوپود پروداکتید، که بین سطوح کفه بر روی هر کدام از طرفهای بخش میانی صدف، قرار گرفته است. (1965). - ج) ناحیه شکمی با بخش زیرین لاک یک استراکود. مقایسه شود با: پشت. - در گیاه شناسی، در گامتوفیت ماده در بعضی از گیاهان خاص، قاعده بزرگ شده یک مادگی که حاوی تخم است.

ترجمه آنلاین

ونتر

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.