معنی

روکش
سایر معانی: روکش (به ویژه روکش چوب)، روکش کردن، ظاهر فریبنده، نمای دروغین، پیرایه، زرق و برق، (هریک از لاهای تخته ی سه لا و چهارلا و غیره) لا، لایه، دارای ظاهر فریبنده کردن، پر زرق و برق کردن، چوب مخصوص روکش مبل و غیره، لایه نازک چوب، جلاء، روکش زدن به
[عمران و معماری] روکش
[زمین شناسی] روکش، لایه - الف) یک لایه نازک ولی گسترده از رسوبات که یک سازند یا سطح زمین شناسی قدیمی تر را می پوشاند. مثلاً پوشش آبرفت که یک پدیمان را می پوشاند. - ب) یک پوشش هوازده یا به طرق دیگر دگرسان شده بر روی سطح یک سنگ. مثلاً: جلای کویری.
[نساجی] روکش - جلاء

دیکشنری

روکش
اسم
coating, coating, veneer, facing, coat, blanketروکش
veneerجلاء
veneerلایه نازک چوب
veneerچوب مخصوص روکش مبل و غیره
فعل
veneerروکش زدن به

ترجمه آنلاین

روکش

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.