vanguard
/ˈvænˌɡɑːrd/

معنی

جلو دار، پیشتاز، طلایه، پیش لشگر، پیشقرال
سایر معانی: طلیعه، پیش قراول، چاوش، یساول، یزک

دیکشنری

پیشگام
اسم
vanguard, forehandپیشتاز
vanguardطلایه
van, footman, front man, harbinger, herald, vanguardجلو دار
vanguardپیش لشگر
vanguardپیشقرال

ترجمه آنلاین

پیشتاز

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.