valiant
معنی
شجاع، دلاور، مرد، دلیرانه، نیرومند، تهمتن، بهادر
سایر معانی: مصممانه، سرسختانه، دلاورانه، پیگیر، دلیر، متهور، گزیرا، هنگمند
سایر معانی: مصممانه، سرسختانه، دلاورانه، پیگیر، دلیر، متهور، گزیرا، هنگمند
دیکشنری
شجاعانه
صفت
brave, courageous, valiant, gallant, stark, intrepidشجاع
valiant, chivalricدلیرانه
brave, gallant, valiant, valorousدلاور
valiant, powerتهمتن
strong, powerful, mighty, formidable, vigorous, valiantنیرومند
manly, valiant, braveمرد
valiantبهادر
ترجمه آنلاین
شجاع
مترادف
adventurous ، assertive ، audacious ، bold ، chivalrous ، courageous ، dauntless ، fearless ، fire eating ، gallant ، game ، grand ، great ، gritty ، gutsy ، gutty ، heroic ، high spirited ، indomitable ، intrepid ، lion hearted ، magnanimous ، nervy ، noble ، plucky ، powerful ، puissant ، redoubtable ، self reliant ، spunky ، stalwart ، steadfast ، stout ، stouthearted ، strong willed ، unafraid ، undaunted ، undismayed ، valorous ، venturesome ، venturous ، vigorous ، worthy