معنی

کاملا، بکلی، جمعا، مطلقا
سایر معانی: مطلقا، کاملا، بکلی
[مهندسی گاز] مطلقا، کاملا، بکلی

دیکشنری

کاملا
قید
quite, fully, entirely, totally, wholly, utterlyکاملا
utterlyمطلقا
utterly, quite, sheer, throughout, exactlyبکلی
totally, utterly, whollyجمعا

ترجمه آنلاین

کاملا

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.