معنی

ربودن، غصب کردن، بزور گرفتن
سایر معانی: سگاریدن، به زور گرفتن، زورستانی کردن
[حقوق] غصب کردن

دیکشنری

غصب
فعل
arrogate, confiscate, usurp, deforce, seizeغصب کردن
exact, extort, grab off, hog, usurpبزور گرفتن
hijack, snatch, abduct, rob, steal, usurpربودن

ترجمه آنلاین

غصب کردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.