رودخانه ی اوسوری (در مرز بین منچوری و روسیه)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داروی ضد سرفه، داروی گلودرد، ضد سرفه، ارام کننده ء سرفه
(عامیانه) استرالیایی
[برق و الکترونیک] مغناطیس زدای خودکار، گاوس زدای خودکار، پالاینده ی خودکار رنگ مجموعه ای از سیم پیچ های مغناطیس زدا در اطراف لامپ تصویر تلویزیون رنگی همراه با مدار خاصی که این سیم پیچ ها را ...
[برق و الکترونیک] سیستم کنترل مغناطیس زدایی خودکار سیستمی در کشتی که به صورت خودکار و با تغییر مسیر کشتی جریان مغناطیس زدایی را اصلاح می کند . سیگنال تولید شده توسط فرستنده ی سنکرو، که در قط ...
babirusa, babiroussa, or babirussaبابیگری، آیین میرزاعلی محمد باب، فرقه ی باب، (جانورشناسی) بابی روسا (babyrousa babyrussa - نوعی خوک وحشی آسیای شرقی)
سراسیمه بودن، جوش زدن، کولی بازی درآوردن
نوعی تفنگ قدیمی، ادم کودن سایر معانی: (در اصل) تفنگ (دارای لوله کوتاه که برد آن کم بود)، شمخال
[زمین شناسی] حفاری ضربه ای
[زمین شناسی] خاک های بی ارزش
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.