مخفف: پاسداران ملی ایالات متحده (امریکا)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاه طلبی، هوس، ارزومندی
عاشقی، شیفتگی
خجستگی، فرخندگی، بختیاری، مساعدبودن
جاداری، گنجایش، فراخی
هوس، دمدمی مزاجی، بوالهوسی
خرده گیری، عیب جویی
ادراک چیزهای یکسان، اگاهی ثانوی
وجدانمندی [روانشناسی] گرایش به نظم و مسئولیت و سختکوشی که در «الگوی پنج بُعد کلانِ شخصیت» یک سوی طیف تفاوتهای فردی به شمار میآید ...
واژههای مصوب فرهنگستان
باوجدانی ,پیروی وجدان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.