اسید اوریک سایر معانی: (شیمی) اسید اوریک (c5h4n4o3) [صنایع غذایی] اسید اوریک : ترکیب نیتروژن داری که از سوخت و ساز پورینها به دست می آید و از ادرار دفع میشود. در بیماری نقرس مقدار آن در خون ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: C5H4N4O3
پیشوند: اسید اوریک [uricosuric] (پیش از واکه: uric-)
(به ویژه پرندگان و خزندگان) اوره پیشاب
طلایی، گوشی سایر معانی: وابسته به طلا، دارای طلا، زرین، وابسته بگوش یا سامعه [زمین شناسی] طلایی به ماده ای گفته می شود که حاوی طلا باشد ،خصوصا طلا در حالت 3 ظرفیتی آن. مقایسه شود با: aurifer ...
[زمین شناسی] اوری کلسیت - ترکیب شیمیایی :(Zn,Cu)5[(OH)6|(CO3)2] - درصد مواد:CuO=19.92% ZnO=54.08% CO2=16.11% H2O=9.89% - سیستم تبلور: رمبوئدریک - رده بندی: کربنات - رخ: کامل مطابق با /010/ - ...
لاله گوش سایر معانی: (کالبدشناسی)، لاله ی گوش، (مهجور) دهلیز قلب، دهلیزقلب، گوشک دل [زمین شناسی] گوشواره یک گسترش لاله گوش شکل ناحیه خلفی صدف نرم تنان خاصی که معمولا بوسیله سینوس یا شکافی از ...
(گیاه شناسی) پامچال زرد (نوعی پامچال: primula auricula که برگ های آن شبیه گوش خرس است)، پامچال زرد [زمین شناسی] نوعی ازجانوران نرم تن نظیر حلزون یکی از گوش های ضخیم شده هاگ های گوشواره ای. ج ...
گوشی، سماعی، وابسته بگوش یا سامعه، وابسته بشنوایی، تواتری، دهلیزی سایر معانی: حرف در گوشی، محرمانه، نجوایی، وابسته به یا نزدیک گوش ها، وابسته به شنوایی، شنودی، سامعه، به شکل گوش، گوش مانند، ...
گوشکدار [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی در گیاهان که یک جفت زائدۀ کوچک گوشمانند و بدون زاویۀ تند در قاعده داشته باشد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.