معنی

با نشاط، خسته نشده، از پای درنیامده
سایر معانی: نستوه، خستگی ناپذیر، ناستوهیده، نافرسوده، خستگی درکرده

دیکشنری

بی نظیر
صفت
jolly, vivacious, sprightly, racy, fresh, unweariedبا نشاط
unweariedخسته نشده
unweariedاز پای درنیامده

ترجمه آنلاین

خسته

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.