unwashed
معنی
شسته نشده، حمام نگرفته
سایر معانی: جز ومردم عادی
سایر معانی: جز ومردم عادی
دیکشنری
بدون شستشو
صفت
unwashedشسته نشده
unwashedحمام نگرفته
ترجمه آنلاین
شسته نشده
مترادف
average ، base ، baseborn ، cast down ، common ، commonplace ، declassed ، docile ، dutiful ، everyday ، gentle ، humble ، ignoble ، low ، lowborn ، mean ، meek ، menial ، mild ، modest ، mundane ، obscure ، obsequious ، ordinary ، plebeian ، poor ، proletarian ، prosaic ، retiring ، reverential ، servile ، simple ، submissive ، subordinate ، unassuming ، unpretentious ، vulgar ، withdrawing