معنی

نخ بیرون اوردن از
سایر معانی: (نخ یا تار و پود یا ریشه ی فرش و پارچه و غیره) کشیدن، در آوردن، ریش ریش کردن، واچیدن، (گره یا گرفتگی) برطرف کردن، ن  بیرون اوردن از مثلا از سوزن

دیکشنری

بی وقفه
فعل
unthreadنخ بیرون اوردن از

ترجمه آنلاین

بدون نخ

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.