unthinkable
/ənˈθɪŋkəbl̩/

معنی

فکرنکردنی، غیرقابل فکر، غیرقابل تعمق
سایر معانی: غیر ممکن، نشدنی، خارج از قوه ی تفکر و تصور، غیر قابل تصور، تصور نکردنی

دیکشنری

غیر قابل تصور است
صفت
unthinkableفکرنکردنی
unthinkableغیرقابل تعمق

ترجمه آنلاین

غیر قابل تصور

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.