unreliability
معنی
بی اعتباری، عدم اطمینان
سایر معانی: عدم اطمینان، بی اعتباری
سایر معانی: عدم اطمینان، بی اعتباری
دیکشنری
غیر قابل اعتماد بودن
اسم
unreliability, misgiving, qualmعدم اطمینان
discredit, disfavour, unreliability, disfavor, disparagement, nullityبی اعتباری
ترجمه آنلاین
غیر قابل اعتماد بودن