unintelligible
/ˌəˌnɪnˈtelədʒəbl̩/

معنی

پیچیده، غامض، غیر صریح، غیر مفهوم
سایر معانی: غیر قابل فهم، درک نکردنی، نا مفهوم، غام­

دیکشنری

نامفهوم
صفت
complex, intricate, wrapped, twisted, involved, unintelligibleپیچیده
unintelligibleغیر مفهوم
knotty, problematic, difficult, abstruse, involute, unintelligibleغامض
imprecise, non-committal, inexplicit, unintelligible, indefiniteغیر صریح

ترجمه آنلاین

نامفهوم

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.