unfamiliar
/ˌənfəˈmɪljər/

معنی

بیگانه، نا شناس، نا شناخت، ناشناخته، نااشنا
سایر معانی: ناآشنا، غریبه، نابلد، عجیب، نااشنایی

دیکشنری

نا آشنا
صفت
unknown, unfamiliar, pathlessناشناخته
alien, foreign, strange, exotic, unfamiliar, overseaبیگانه
unfamiliar, strangeنااشنا
incognito, unfamiliarنا شناخت
incognito, unknown, strange, unco, unfamiliarنا شناس

ترجمه آنلاین

ناآشنا

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.