معنی

بی وفایی، بی ایمانی، نقض ایمان
سایر معانی: unfaithful بی ایمانی، نق­ ایمان، بی وفا، بدقول

دیکشنری

ناسزا
اسم
unbelief, disbelief, impiety, unfaithبی ایمانی
unfaithنقض ایمان
disloyalty, desertion, treachery, adultery, treason, unfaithبی وفایی

ترجمه آنلاین

بی ایمانی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.