معنی

پایدار، با وفا، تمام نشدنی
سایر معانی: استوار، بی دریغ، راسخ، قابل اتکا، قابل اعتماد، کم نیامدنی

دیکشنری

بی وقفه
صفت
unfailing, interminable, inconsumableتمام نشدنی
unfailing, trustable, loyal, faithful, fastبا وفا
stable, permanent, firm, constant, abiding, unfailingپایدار

ترجمه آنلاین

شکست ناپذیر

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.