معنی

فروختن، روی دست کسی رفتن، ارزان تر فروختن
سایر معانی: به بهای کمتر (از رقیب) فروختن

دیکشنری

فرو بردن
فعل
sell, undercut, vent, undersell, sell up, auctionفروختن
undersellارزان تر فروختن
outbid, undersellروی دست کسی رفتن

ترجمه آنلاین

کم فروشی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.