underpin
معنی
(مثلا با ستون یا شمع و غیره) محکم کردن، پشتبند زدن، پشتیبانی کردن، حمایت کردن، پی بندی کردن، پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن، پشتیبانی یا تایید کردن
دیکشنری
پایه
اسم
underpinپی سنگی درزیر دیوار قرار دادن
فعل
underpinپی ریزی کردن
underpinپشتیبانی یا تایید کردن
underpinپی بندی کردن